در دنیای رقابتی امروز، سازمانها بهتنهایی قادر به دستیابی به اهداف استراتژیک خود نیستند و برای حل این مشکل چارهای جز همکاری با دیگر شرکتها ندارند. یکی از این همکاریها، اتحاد یا ائتلاف استراتژیک است که به ابزار مهمی برای مدیریت کسبوکار در راستای بهبود توانایی رقابت سازمان تبدیل شده است. این ساز و کار شکاف بین منابع موجود شرکت و الزامات موردنیاز آیندهی آن سازمان را پر میکند. اتحاد استراتژیک میتواند موتور رشد و سودآوری در بازارهای داخلی و خارجی باشد. اتحادهای استراتژیک در توسعهی مزیت رقابتی شرکتها نقش مهمی ایفا میکند و نهتنها در امر تولید، بلکه در امور خدماتی مثل جهانگردی هم مفید است.
اتحادهای استراتژیک جز مهمترین بخشهای مدیریت استراتژیک در یک شرکت تجاری است. باید توجه داشته باشیم که اتحادها همواره لزوما موفقیّتآمیز نیستند و نرخ شکست در آنها حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد است!
برای اینکه درک کاملتری از مفهوم اتحاد استراتژیک داشته باشیم، برخی از تعاریف رایج اتحاد استراتژیک را مرور میکنیم. «اتحادِ استراتژیک» یک توافقنامهی همکاری بین دو یا چند سازمان است که میخواهند از این راه، موقعیت رقابتی و عملکرد خود را از طریق منابع مشترک بهبود دهند.
در جای دیگر آمده است که اتحاد استراتژیک مشارکت دو شرکت یا دو واحد کسبوکار یا بیشتر برای رسیدن به اهداف مهم استراتژیکی است که شرکا بهطور متقابل از آن مشارکت سود میبرند.
تعاریف زیادی از اتحاد استراتژیک وجود دارد، ولی بهطور کلی از تعاریف متعدد اتحاد استراتژیک، میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که مفهوم اتحاد استراتژیک بر سه مبنا استوار است:
- وجود حداقل دو شریک
- دستیابی به اهداف استراتژیک
- مشارکت شرکا، چه بهصورت رسمی و چه به صورت غیررسمی
انواع اتحاد استراتژیک
دو نفر از صاحبنظران این حیطه چهار نوع اتحاد استراتژیک را معرفی کردهاند که عبارتاند از:
- سرمایهگذاری مشترک
- کنسرسیوم خدمات متقابل
- موافقتنامهی صدور مجوز
- مشارکت در زنجیرهی ارزش
-
سرمایهگذاری مشترک
عبارت است از مشارکت تجاری که توسط دو یا چند سازمان با اهداف استراتژیک شکل بگیرد و نهادهای مستقلی را ایجاد کند؛ و به هریک از این نهادها مسئولیتهای عملیاتی، مخاطرات مالی و پاداشهایی را تخصیص دهد، درحالی که استقلال و هویّت آنها حفظ شود. این نوع اتحاد از انواع دیگر اتحاد رایجتر است.
-
موافقتنامهی صدور مجوز
توافقنامهای است که طبق آن شرکت صادرکننده مجوز حقوقیاش را به شرکت دیگری در یک کشور یا بازار دیگر برای تولید یا فروش کالا اعطا میکند، و شرکت گیرندهی مجوز مبلغی را به شرکت صادرکنندهی مجوز پرداخت میکند. این اتحاد وقتی مفید است که علامت تجاری شرکت مجوز دهنده شناخته شده و مشهور باشد.
-
کنسرسیوم یا ائتلاف خدمات متقابل
عبارت است از مشارکت شرکتهای مشابه در صنایعی که منابع خودشان را برای کسب منافع و تکنولوژی پیشرفته یکپارچه میکنند، که در غیر این صورت، دستیابی به آن به صورت انفرادی بسیار پرهزینه است.
-
مشارکت در زنجیرهی ارزش
عبارت است از یک اتحاد قوی و نزدیک که در آن یک شرکت یا واحد کسبوکار موافقتنامهی بلندمدتی با عرضهکنندگان یا توزیعکنندگان کلیدی برای کسب مزیت رقابتی شکل میدهند. این نوع اتحاد بهترین نوع اتحاد است.
مدیریت و حفظ اتحاد استراتژیک
مدیریت و حفظ اتحاد از ایجاد آن بسیار با اهمیتتر است. اتحاد باید به گونهای مدیریت شود که عملکرد مثبتی برای اعضا داشته باشد، در غیر این صورت به سرعت از بین میرود.
برای مدیریت اتحاد رویکرد چهار سی (۴C) مطرح شده است. طبق این رویکرد یک اتحاد استراتژیک با استفاده از چهار فعالیت میتواند به خوبی مدیریت شود.
این چهار فعالیت عبارتاند از:
-
CAPTURE یا به دام انداختن
مدیران اجرایی که قبلا در اتحادهای استراتژیک فعالیت داشتهاند معمولا تجربه و بینش قابل توجهی دارند. شرکتها اگر بتوانند از تجربیات و بینشهای استراتژیک این مدیران استفاده کنند، میتوانند سود زیادی ببرند و این تجربیّت را در اختیار بگیرند. وقتی که این تجربیات و بینشها تحت کنترل شرکت قرار گرفت، حتی با خارج شدن این مدیران، افراد دیگری هم میتوانند با استفاده از آن تجربیات اتحاد را مدیریت کنند.
-
CODIFY یا مدوَّن کردن
بعضی از شرکتها، همیشه یک گام جلوتر هستند! این شرکتها، شرکتهایی هستند که تجربیات مدیران اتحادهای قبلی و بهترین اقدامات آنها را مکتوب و مدوَّن میکنند و در اختیار مدیران ارشد خود قرار میدهند.
-
COMMUNICATE یا برقراری ارتباطات
برقراری ارتباطات سازمانی روش دیگری برای مدیریت اتحاد است. بعضی از شرکتها شبکهها و گردهماییهایی از مدیران اتحادها را برای انتقال تجربه و دانش این مدیران تشکیل میدهند. ارتباطات فرد با فرد ابزار مفیدی برای انتشار دانش مدیریت اتحادها است.
-
COACHING یا تعلیم دادن
فعالیت و مکانیسم چهارم برای مدیریت اتحاد، هدایت برنامههای کارآموزی اتحاد و تعلیم دادن قوّهی ابتکار است.